جوان آنلاین: پرونده گم شدن دختر جوان پس از دو سال با کشف جسد او در یک مزرعه وارد مرحله تازهای شد. مأموران پلیس تهران در جریان این پرونده، پسری را که در اینستاگرام با مقتول آشنا شده بود همراه یک زن بازداشت کردند.
اوایل پاییز سال ۱۴۰۱ پرونده گم شدن دختر جوانی به نام مهتاب روی میز کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. آنطور که خانواده دختر جوان اعلام کردند، مهتاب روز حادثه برای دیدن دوستش از خانه خارج میشود و دیگر به خانه بازنمیگردد. پس از این حادثه پدر و مادر مهتاب به هر جایی که احتمال میدهند دخترشان رفته باشد سر میزنند، اما ردی از دخترشان پیدا نمیکنند. آنها حتی به بیمارستانها و پزشکی قانونی هم برای دیدن اجساد ناشناس میروند، اما نتیجهای نمیگیرند و سپس اعلام مفقودی میکنند.
ردپای یک زن
با طرح این شکایت، تیمی از مأموران پلیس تحقیقات خود را برای پیدا کردن ردی از دختر گمشده آغاز کردند. تحقیقات نشان داد مهتاب تعدادی دوست صمیمی دارد و روز حادثه به خانه هیچ یک از دوستان صمیمیاش نرفته است. در بررسیهای بعدی مأموران دریافتند وی در رفت و آمد به سالن آرایشگاه زنانهای با زن جوانی به نام مهین آشنا شده و با او ارتباط دوستانه داشته و روز حادثه هم با مهین دیده شده است. بنابراین مهین برای تحقیق به اداره پلیس احضار شد، اما مشخص شد او هم پس از گم شدن ناگهانی دختر جوان محل زندگیاش را تغییر داده و ردی از خود به جا نگذاشته است.
۲ سال
تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت تا اینکه مأموران محل زندگی جدید مهین را شناسایی و وی را به عنوان مظنون بازداشت کردند.
متهم ابتدا در بازجوییها ادعا کرد از سرنوشت دختر جوان بیخبر است، اما در ادامه ادعا کرد مهتاب با پسر جوانی به نام احسان رابطه دوستی داشته و سپس ناپدید شده است. وی در ادعایی گفت: «من و مهتاب در سالن آرایشگاه زنانه با هم دوست شدیم. او به خانه من رفت و آمد داشت؛ که متوجه شدم با پسری به نام احسان دوست شده است. وقتی احسان را دیدم، احساس کردم آدم درستی نیست و از مهتاب خواستم به او دل نبندد و رابطهاش را قطع کند. هر چقدر اصرار کردم فایدهای نداشت و حتی به خاطر او با احسان درگیر هم شدم، اما مهتاب میگفت عاشق احسان شده و جدا شدن از او برایش ممکن نیست. پس از آن هم رابطهاش را با من قطع کرد و دیگر از او خبری نداشتم.»
آشنایی در اینستاگرام
با اطلاعاتی که متهم در اختیار مأموران قرار داد، احسان خیلی زود شناسایی و بازداشت شد. او در بازجوییها ادعا کرد از سرنوشت دختر مورد علاقهاش بیخبر است. احسان گفت: «سال ۱۴۰۱ با مهتاب در اینستاگرام آشنا شدم. ما با هم ارتباط تلفنی و پیامکی داشتیم تا اینکه به هم علاقه پیدا کردیم و از نزدیک یکدیگر را دیدیم. پس از این عاشق هم شدیم، اما خیلی زود با هم اختلاف پیدا کردیم و جدا شدیم. الان هم از سرنوشت مهتاب بیخبرم.»
کشف جسد
تحقیقات از دو متهم ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل کارآگاهان پلیس آگاهی باخبر شدند مرد کشاورزی در زمین کشاورزیاش در یکی از شهرهای اطراف تهران جسد دختر جوانی را کشف کرده است که شباهت زیادی به مهتاب دارد. مرد کشاورز روز حادثه وقتی برای کشت به زمین کشاورزیاش میرود، متوجه دو دست انسان میشود که از خاک بیرون آمده بودند. او کنجکاو میشود و خاکها را کنار میزند و با جسد دختر جوان روبهرو میشود که دست و پایش با طناب بسته شده بود. پس از آن هم بلافاصله حادثه را به پلیس خبر میدهد و جسد به پزشکی قانونی منتقل میشود. بررسیهای ابتدایی نشان داده بود دختر جوان که هیچ مدرک هویتی همراه ندارد در مکان دیگری به قتل رسیده و مدتی قبل در آنجا دفن شده است. بنابراین با اعلام خبر کشف جسد دختر جوان، خانواده مهتاب به پزشکی قانونی رفتند و جسد دخترشان را شناسایی کردند.
تحقیقات از دو متهم در حالی ادامه دارد که هر دوی آنها منکر جرم خود هستند، اما شواهد و دلایل حکایت از آن دارد که دو متهم از سرنوشت خونین دختر جوان باخبر بودند.